
عنوان کامل پایان نامه :
تحول در مفهوم توسل به زور و تهدید توسل به زور
قسمتی از متن پایان نامه :
آگوستین(دلیل عادلانه)
در قرن چهارم، سنآمبروس(۳۹۷-۳۳۹م) ضرورت آغاز جنگ را به دلیل عادلانه پذیرفت. از نگاه او عدالت در انطباق با طبیعت قرار داشت. بعد از او سنآگوستین(۴۳۰-۳۵۴م) نخستین فردی بود که نظریه جنگ مشروع یا عادلانه را از دید مسیحیت مورد واکاوی قرار داد. وی بر این اعتقاد بود که جنگهایی عادلانه است که یا جنبهی تدافعی داشته باشد و یا اگر هم تعرضی است، به تلافی تجاوز به یک حق و یا برای جبران خسارتهایی باشد که مادی و یا حتی معنوی بوده است. در این صورت آغاز چنین جنگی حتمی و عادلانه است[۱]. نظریات آگوستین در قرون وسطی به خصوص در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی نفوذ کرده است. یکی از واضحترین تعابیر، مربوط به جان اپستین است، «جنگهای عادلانه اغلب به عنوان جنگهایی تعریف میشوند که برای گرفتن خسارت در میگیرند، در زمانی که ملت یا شهری که اقدامات جنگی علیه آن هدفگیری شده است در مجازات اعمال خلاف ارتکابی شهروندانش و یا اعاده آنچه به طور نامشروع بدست آوردهاند قصور ورزد[۲]».
ب: عصر جدید و مفهوم جنگ عادلانه
۱/ ویتوریا – سوارز
شالوده نظریه جنگعادلانه که تا قرن شانزدهم میلادی نظریهی غالب در روابط بینالمللی محسوب میشد، در اواخر این قرن توسط دو نفر از علمای مسیحی اروپایی به نام ویتوریا و سوارز تحت نظم و قاعده خاص درآمد. بر اساس این نظریه، جنگ نه یک حادثه و نه یک واقعه ساده است، بلکه شیوهی حل و فصل اختلافات بین کشورهاست. از نظر این دو اندیشمند، جنگی که بر حق باشد از ۴ ویژگی برخوردار است:
- رسمیت؛ یعنی به وسیلهی مقام صاحب صلاحیت اعلان گردد.
- آرمان حقطلبانه؛ یعنی علت و انگیزه جنگ عدالت خواهی و متناسب با ضایعات ناشی از جنگ باشد.
- ضرورت؛ یعنی فقدان وسایل و طرق دیگری برای دست یافتن به عدالت.
- رفتار به حق در جنگ؛ به نوعی بازگشت به نظم و صلح امکانپذیر باشد.
اين نظريه هر چند بسيار منطقي و قوي به نظر ﻣﻰرسيد ولي در آن زمان از ايراد و اعتراض مصون نماند و ايرادات زير بر آن وارد شد:
- اينكه مقام صلاحيت دار هر كشور كه معمولاً پادشاه بود بايد جنگ را اعلام ﻣﻰنمود ولي آيا اين پادشاه خواست قلبي مردم را بيان ﻣﻰكرد؟ اين مطلبي بود كه در آن زمان اعتبار نظريه را قطعاً زير سوال ﻣﻰبرد.
۲- وفق نظريه مزبور قاضي و مدعي يكي بود زيرا تشخيص اين امر كه جنگ عادلانه است يا غير آن برعهده خود دولتي بود كه جنگ ﻣﻰنمود.
به هر حال براي سياستمداران دورهی رنسانس كه نظريات دانشمندان حقوق بينﺍلملل را معكوس جلوه دادند راه هموار و آمادهی ساختن شد و معتقد گرديدندكه جنگ از زمانيكه ضرورت پيدا كندعادلانه است.
۱۷ – محمدعلیپور، فریده، دفاع مشروعج در حقوق بینالملل با توجه به جنگ عراق علیه ایران، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه،۱۳۷۹،ص۵٫