عنوان کامل پایان نامه :
حق شرط بر معاملات حقوق بشری با تمرکز بر میثاقین
قسمتی از متن پایان نامه :
: کلیات حقوق بشر
حقوق بشر به راستی حقوقی است که هر فردی، به علت آنکه انسان است از آن برخوردار است. این تفکر بهطور ساده، عواقب سیاسی و اجتماعی مهمی را با خود بههمراه دارد.
حقوق بشر از آنجائیکه برمبنای انسان بودن شخص قرار دارد. جهانی، برابر و سلب نشدنی است. این حقوق بهطور جهانگیر به تمام نوع بشر تعلق دارد. یک موجود یا انسان است یا نیست و از این رو حقوق بشر را بهطور مساوی دارا است و یا از آن محروم است. و همانطور که یک انسان نمیتواند از انسان بودن خود باز ایستد صرفنظر از اینکه چقدر با او بهطور غیرانسانی رفتار شود. به همان شکل این حقوق از دست دادنی نیست. یک فرد حق داشتن حقوق انسانی را داشته و توسط آنها قدرت مییابد.
حقوق بشر، که هر شخصی صرفنظر از کشور و جامعه از آن برخوردار است، چارچوبی را جهت سازمان سیاسی و استاندارد حقانیت سیاسی ارائه میدهد. جائیکه این حقوق بهطور سیستماتیک نقض میشود، خواستهها و مطالبات حقوق بشر بهطور قاطعانه و بنیادین بروز میکند. حتی در جوامعی که حقوق بشر عموماً ارج گذاشته میشوند. افراد جهت رسیدن به آن استانداردها، دولتها را مرتب تحت فشار قرار میدهند.[1]
حقوق بشر بعد از جنگ جهانی دوم در سرلوحۀ اهداف اساسی سیاست خارجی بعضی از کشورها قرار گرفت و به عنوان حربهای مؤثر در محکوم ساختن و رسوا نمودن اقدامات سایر کشورها به کار گرفته شد یا از آن همچون ستارۀ قطبی برای هدایت اعمال کشورهای جهان در صحنۀ بینالمللی استفاده به عمل آمد. اما برای بعضی دیگر از کشورهای جهان در صحنۀ بینالمللی، به عنوان ترازویی که در روی آن رفتارها در سطح بینالمللی ارزیابی میشد و مورد انتقاد قرار میگرفت.[2]
بعد از جنگ جهانی دوم حمایت بینالمللی در قالب معاهدات جهانشمول متولد میشود و منشور ملل متحد از جمله اهداف اصلی تشکیل سازمان ملل را تضمین مراعات حقوق بشر میخواند. به دنبال آن اعلامیۀ جهانی حقوق بشر به عنوان میثاق تمام جهانیان اعم از هر قوم و قبیله و نژاد و مذهب، از تصویب میگذرد و راه را برای پذیرش سایر اسناد بینالمللی هموار میسازد.
همانند تمامی ابتکارات بشری، قواعد حقوق بشر نیز از جملۀ دستاوردهای جهانیان در طول زمان به شمار میآید. ولی باید قائل بر آن شد که این انسان نیست که به وضع قواعد حقوق بشر میپردازد. بلکه از آنجا که حقوق بشر در وجود انسان نهفته است و برخوردار از یک جذابیت ذاتی و درونی است به وجود موازین حقوق بشر اعتراف میکند.[3] بنابراین در وجود انسان هنجارهای حقوق بشر از جهت سلسله مراتب در مرتبهای بالاتر از همۀ قواعد حقوقی جای میگیرند.
اقرار جهانیان به حقوق بشر در قالب معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی کثیری، پدیدار شده است معاهداتی که برخی بهطور کلی از حقوق و آزادیهای اساسی صحبت به میان میآورند، برخی نوع خاصی از رفتارهای غیرانسانی مثل ژنو ساید و شکنجه را منع میکنند و نوعی دیگر حقوق اقشار خاصی مثل زنان، کودکان، اقلیتها و پناهندگان را مد نظر قرار میدهند.
معاهدات حقوق بشری، بیتردید از نظر ماهوی با معاهدات متعارف بینالمللی تفاوتهایی دارند. ریشه تفاوتها در این است که برخلاف معاهدات متعارف معاهدات حقوق بشری نمایانگر مبادلۀ منافع بین کشورهای عضو نمیباشند. در واقع برخلاف معاهدات متعارف، معاهدات حقوق بشر ماهیت داد و ستدی و یا مبادلهای ندارند. معاهدات حقوق بشری در حقیقت این تفاوت ماهوی را با سایر معاهدات دارند که هدف و کارکرد اصلی آنها حمایت از حقوق و آزادیهای بنیادین فردی است. حمایت از حقوق فردی در مقابل نقض احتمالی این حقها توسط کشور متبوع فرد، دیگر افراد و یا کشورهای دیگر، نقطۀ محوری و اصلی این دسته معاهدات است. همین خصیصۀ اسناد حقوق بشری بوده که دیوان آمریکایی حقوق بشر را، به این نتیجه رسانده است که معاهدات حقوق بشر، مشمول ملاکهای رایج معاهدات بین کشورها، که همانا مبادلۀ متقابل است، نمیباشند. براساس نظر تفسیری دیوان:
«معاهدات مدرن حقوق بشر به طور عام- و کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر بهطور خاص- معاهدات چندجانبهای از نوع معاهدات متعارف بهشمار نمیروند که به منظور دستیابی به مبادلۀ متقابل حقوق و منافع متقابل کشورهای عضو، شکل گرفته باشند. موضوع و هدف این معاهدات عبارت از حمایت حقوق بنیادین افراد بدون توجه به تابعیت آنها، هم در برابر کشور متبوع خود هم دیگر کشورهای عضو است. در وضع معاهدات حقوق بشری، کشورها میپذیرند که خود را تسلیم نظم حقوقی کنند که به خاطر خیر عمومی تعهدات متنوعی را نه در رابطه با دیگر کشورها، بلکه در برابر افراد درون حوزه صلاحیت خود به عهده گیرند.[4]
[1] – Jake Donnely ,ibid,. P 25.
[2] – آنتونیو کسسه.حقوق بینالملل در جهانی نامتحد، ترجمۀ مرتضی کلانتریان، نشر آگه، 1370، ص 326.
به نقل از پوریا عسکری، پیشین، ص 46.
[3] – ساعد وکیل، امیر. عسکری ، پوریا.نسل سوم حقوق بشر، حقوق همبستگی، انتشارات مجد، 1383، ص 38.
[4] – “The Effect of Reservation on the Entry into force of the American Convention on Human Rights (Arts 74 and 75”. Advisory Opinion Doc. 2/82 of 24 September 1982, Inter American Conrt of Human Right, (1982) Series A, No. 2, Para 30;
به نقل از پوریا عسکری، پیشین، ص 48.
سوالات یا اهداف این پایان نامه :
هدف تحقیق:
هدف از این تحقیق و بررسی تعهدات کشور ها در قبال معاهدات حقوق بشری است، چرا که دغدغه ی اصلی دنیای امروز نقض حقوق بنیادین بشر در کشور هایی است که خود اعضای این نوع معاهدات بوده و با قائل شدن حق شرط برای خود راه گریزی برای تعهداتشان قرار داده اند.
سوالات:
- حق شرط نسبت به معاهدات بین المللی حقوق بشر مجاز است یا خیر؟
- محدوده مجاز بودن حق شرط در چه موارد و به چه صورتی می باشد؟
- حق شرط های ارائه شده به میثاقین 1966 به چه شکلی بوده و در چه مواردی ناقص حقوق بشر شده است.
- راهکار های کمیته حقوق بشر در رابطه با حق شرط های ارائه شده چه بوده است؟