دانلود پایان نامه شگردهای تمرکززدایی در قصههای ایرانی

دانشگاه شیراز
دانشکده زبان و ادبیات فارسی
پایاننامهی کارشناسی ارشد در رشته زبان و ادبیات فارسی- ادبیاتکودک و نوجوان
شگردهای تمرکززدایی در قصههای ایرانی
استاد راهنما
دکتر مرتضی خسرونژاد
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
پژوهش حاضر با هدفِ یافتن ژرفساختهای تمرکززدایانه بهسراغ افسانههای عامیانهی ایرانی رفتهاست تا با واکاوی آن ها این ظرفیتهای نهفته را آشکارسازد. تمرکززدایی، بنابر یافتههای پیاژه اصلیترین ویژگی ذهنی کودک است و بنابر پیشنهاد خسرونژاد ( 1382 ) در قالب شگردهایی ویژه در ادبیات کودک نمودمییابد. ضرورت چنین پژوهشی، در ادامهی نظریهی معصومیتوتجربه، کمک بهاستقلالبخشیدن به ماهیت ادبیات کودک است. در این پژوهش ۳۰ افسانه از افسانههای انجوی شیرازی برگزیده و با روش تحلیل محتوای کیفی و تلفیقی از قیاس و استقرا، بر پایهی نظریهی معصومیتوتجربه، کاویده شدند. یافتههای این پژوهش نشانداد که از میان شگردهای تمرکززدایانهی معصومیتوتجربه، شگردهای «اغراق» و «پایانخوش» در همهی این افسانهها وجودداشتند و شگرد «نمای دور و نزدیک» در هیچیک از افسانهها یافتنشد. جلوههای تازهی تمرکززدایی در افسانههای انجوی شیرازی در قالب 1۳ شگرد بهدستآمدند که عبارتاند از: یکصحنه با دو نما، صحنههای همزمان، نمای باز و نمای بسته، زنجیرهی رخدادها ( خوشاقبالی و بداقبالی )، رگبار وارونگی، جابهجایی قهرمان، چندمجلسی، غافلگیری، مناظره، برچسب ( متضاد یا همسان )، قصه در قصه، قصههای زنجیرهای و دگردیسی. آنچه در همهی این شگردها تمرکززدایی را سبب میشد، نوعی حرکت و غفلتزدایی یا انتظارشکنی بود.
فهرست مطالب
عنوان | صفحه | |
فصل اول: مقدمه | ||
1-1- پیشگفتار | 2 | |
1-2- بیان مسئله | 3 | |
1-3- اهمیت ضرورت پژوهش | 3 | |
۴-۱- هدف پژوهش | 6 | |
۵-۱- تعریفهای مفهومی واژهها و اصطلاحها | 7 | |
۱-۵-۱- قصه | 7 | |
۲-۵-۱- افسانه | 7 | |
۳-۵-۱- افسانه واقعگرا | 7 | |
۴-۵-۱- افسانه پریان | 8 | |
۵-۵-۱- جذب و انطباق | 8 | |
۶-۵-۱- تمرکززدایی و تمرکزگرایی | 8 | |
فصل دوم: پیشینه و مبانی نظری پژوهش | ||
2-1- پیشینه افسانهها | 10 | |
2-1-1- در خارج از ایران | 10 | |
۱-۱-۱-۲- گردآوری و طبقهبندی افسانهها | 10 | |
۲-۱-۱-۲- ساختارگرایی | 12 | |
2-1-1-3- رویکرد بنیانفکنانه | 15 | |
2-1-1-4-رویکرد روانکاوانه | 15 | |
2-1-1-5-رویکرد یونگی | 16 | |
2-1-1-6- رویکرد مارکسیستی | 17 | |
2-1-1-7-رویکرد زنگرایانه ( فمینیستی) و جنسیتی | 17 | |
2-1-1-8- رویکرد نواستعماری | 18 | |
2-1-1-9-رویکرد تطبیقی | 18 | |
۲-۱-۲- در ایران | ||
۱-۲-۱-۲- گردآوری و طبقهبندی | 19 | |
۲-۲-۱-۲- رویکرد ساختارگرایانه | 19 | |
۳-۲-۱-۲- رویکرد روانکاوانه | 21 | |
2-1-2-4- رویکرد یونگی | 23 | |
۵-۲-۱-۲- رویکرد زنگرایانه (فمینیستی) | 23 | |
۶-۲-۱-۲- رویکرد اطلاعرسان | 24 | |
۷-۲-۱-۲- رویکرد آسیبشناسانه | 25 | |
۸-۲-۱-۲- رویکرد تاریخی | 25 | |
۹-۲-۱-۲- رویکرد زبانشناسانه | 25 | |
۱۰-۲-۱-۲- پژوهش در زمینه بازنویسی و بازگردانی افسانهها | 26 | |
۱۱-۲-۱-۲- رویکرد تحلیل محتوا | 26 | |
۱۲-۲-۱-۲- رویکرد شناختشناسی تکوینی | 26 | |
۱۳-۲-۱-۲- جمعبندی پیشینه افسانهها | 27 | |
۲-۲- پیشینه تمرکززدایی | 27 | |
۱-۲-۲- پیاژه و تمرکززدایی | 29 | |
۲-۲-۲- ویگوتسکی | 29 | |
۳-۲-۲- دونالدسون | 32 | |
۴-۲-۲- بنیانفکنی و تمرکززدایی | 33 | |
۵-۲-۲- پیشینه تمرکززدایی در ادبیات کهن ایران | 35 | |
2-2-۶- تمرکززدایی پس از معصومیت و تجربه | 35 | |
۳-۲- معصومیت و تجربه و مبانی نظری پژوهش | 37 | |
۱-۳-۲- شگردهای تمرکززدایی در افسانهها | 37 | |
۱-۱-۳-۲- پایانخوش | 40 | |
۲-۱-۳-۲- اغراق | 40 | |
۳-۱-۳-۲- مداخله راوی | 40 | |
۴-۱-۳-۲- خودنمایی افسانهها | 40 | |
۵-۱-۳-۲- وارونهسازی | 40 | |
۶-۱-۳-۲- سپیدگویی | 41 | |
۷-۱-۳-۲- رفت و برگشت | 42 | |
۸-۱-۳-۲- نمای دور، نمای نزدیک | 42 | |
فصل سوم: روش پژوهش | ||
3-1- طرح پژوهشی | 45 | |
۲-۳- نمونههای پژوهش | 45 | |
۳-۳- روش دادهیابی | 47 | |
۴-۳- روش دادهکاوی | 48 | |
۵-۳- حساسیت پژوهشگر | 49 | |
۶-۳- پرسشهای پژوهش | 49 | |
فصل چهارم: واکاوی افسانهها | ||
4-1- خر ما از کرهگی دم نداشت | 51 | |
4-2- یوسف شاه پریان و ملک احمد | 58 | |
4-3- شتر دیدی ندیدی | 62 | |
4-4- ملک محمد و دیو یک لنگو | 65 | |
4-5- پادشاه و دختر چوپان | 73 | |
4-6- شاهزادهابراهیم و فتنه خونریز | 77 | |
۷-۴- آدم بدبخت | 81 | |
۸-۴- مرد جوجه فروش | 85 | |
۹-۴- قوز بالای قوز | 87 | |
۱۰-۴- آبیبی دلم میخواد را بیری | 88 | |
۱۱-۴- آگبوری | 91 | |
۱۲-۴- گل به صنوبر چه کرد | 93 | |
۱۳-۴- ملاچغندر و زن بدکاره | 99 | |
۱۴-۴- عباس دوس | 102 | |
۱۵-۴- دهاتی و تاجرها | 104 | |
۱۶-۴- مطیع و مطاع | 108 | |
۱۷-۴- یه بار جستی ملخک | 111 | |
۱۸-۴- حسن یکغازی و حسن دوغازی | 114 | |
۱۹-۴- تعبیر خواب | 116 | |
۲۰-۴- جانتیغ و چهلگیس | 120 | |
۲۱-۴- بابل هند | 125 | |
۲۲-۴- گل خندان | 127 | |
۲۳-۴- سه زن مکار | 130 | |
۲۴-۴- دختر نارنج و ترنج | 133 | |
۲۵-۴- ملا بد نباشد | 137 | |
۲۶-۴- روباه و الاغ | 138 | |
۲۷-۴- روی یخ گرد و خاک بلند نکن | 139 | |
۲۸-۴- عروسک سنگ صبور | 141 | |
۲۹-۴- ملای مکتب | 143 | |
۳۰-۴- حسن کچل | 144 | |
4-31- پاسخ به پرسش نخست | 148 | |
4-32- پاسخ به پرسش دوم | 151 | |
فصل پنجم: نتیجهگیری | ||
5-1- مقدمه | 153 | |
5-2– ارزش های نهفته در افسانهها | 153 | |
5-3- بازخوانی شگردهای معصومیتوتجربه و تقسیمبندی آن ها | 154 | |
5-4- برخی از تفاوتهای شگردهای تمرکززدایانهی افسانههای صبحی با افسانههای انجوی شیرازی | 158 | |
5-۵- جلوههای تازهی تمرکززدایی در افسانههای انجوی شیرازی | 161 | |
5-6- شگردهای تمرکززدایانه در یک نگاه | 166 | |
5-7- سخن آخر | 167 | |
5-8- پیشنهادهای پژوهش | 167 | |
5-8-1- پیشنهادهای پژوهشی | 167 | |
5-8-2- پیشنهادهای کاربردی | 168 | |
5-9- محدودیت پژوهش | 168 | |
فهرست منابع و مآخذ | ||
منابع فارسی | 169 | |
منابع انگلیسی | 173 |
پیشگفتار
یافتن ماهیت و ویژگیهای ادبیاتکودک از مهمترین مبحثهای مطرحشده در زمینهی ادبیاتکودک است. بسیاری از پژوهشگران درباره ویژگیها، مشکلها، ایدئولوژیهای نهفته و حتا در مورد امکان یا عدم امکان ادبیاتکودک سخن گفتهاند. این پژوهشگران، نظرهای گوناگون و حتا گاه متناقضی دارند؛ برای نمونه درحالیکه استیونز[1] (۲۰۰۲) و زایپس[2] (۱۹۹۴) به ایدئولوژیک بودن ادبیاتکودک با رویکردهای ویژهی خود اعتقاد دارند، نودلمن[3] (۱۹۹۷) به لذتهای نهفته در آنها یا به بینندهی پنهان و نقش تصویر در لذتبخشی کتابهای داستانیتصویری توجه می کند یا درحالیکه رز[4] (۱۹۸۴) ادبیاتکودک را محملی برای امیال سرکوبشدهی بزرگسالان و کاملا جعلی و تصنعی میپندارد، متیوز[5] (۱۹۸۰) داستانهایی را برای نمونه میآورد که اصیل هستند و برای کودک پدید آمدهاند. با اینهمه، بحث درباره ماهیت و ویژگیهای ادبیاتکودک همچنان ادامه دارد و هر پژوهشگری با رویکرد ویژهی خود به بررسی اثرهای ادبی برای کودک می پردازد.
در نظریهی بهکاررفته در پژوهش حاضر به همسانی « مفهوم کودکی و ادبیاتکودک » توجه شدهاست و علت توفیق اثرهای کلاسیک و افسانهها را در این مطلب میداند. در این رویکرد مفهوم کودکی با توجه به نظریههای روانشناسی و فلسفه تبیین شدهاست و سپس با توجه به این مفهوم و ویژگیهای آن به بررسی اثرهای اصیل و موفق ادبیاتکودک همچون افسانهها پرداختهاست تا این همسانی بیشتر آشکار شود.
۲-۱- بیان مسئله
بنیادیترین ویژگی ذهنی کودک از نظر پیاژه تمرکززدایی است که می تواند تاثیرهای بسیاری در رشد ذهنی کودک داشتهباشد و البته این همان ویژگی بنیادینی است که در اثرهای کلاسیک کودک و افسانهها که نزد کودکان محبوبیت عام دارند، دیده می شود. برای روشنشدن این نظر، پژوهشی انجام شد و در آن خسرونژاد ( 1382 ) به بررسی افسانه های عامیانه با چنین رویکردی پرداخت. پژوهش حاضر در واقع در ادامه همان پژوهش است.
از این منظر، آنچه که از دیدگاه های گوناگون پنهان ماندهاست، توجه نکردن به ادبیاتکودک و بیروننکشیدن ماهیت واقعی ادبیاتکودک از کاوش در خود آن به عنوان گونهای مستقل است. درواقع بحثبرانگیزترین موضوع ادبیاتکودک در ایران بحث زیبایی یا آموزش است، بحث اینکه آیا ادبیاتکودک را باید جزو علومتربیتی بهشمارآوریم یا جزو ادبیات و البته رویکرد حاضر همسو با نظر خسرونژاد ( ۱۳۸۲ ) بر این باور است که این هر دو در یافتن ماهیت واقعی ادبیاتکودک به یک اندازه بهخطا رفتهاند، زیرا هرکدام تنها میخواهند با اصول خود و بدون توجه به ویژگیهای ادبیاتکودک آن را تبیین کنند، اما اگر وجود مستقلی برای ادبیاتکودک قایل شویم، آنگاه میتوانیم عواملی را که سبب زیبایی یا آموزش میشوند، بیابیم.
اصلیترین مسئله در نظریهی تمرکززدایی یافتن ماهیتی مستقل برای ادبیاتکودک و بررسی روشها و شگردهای آن از این طریق است؛ در این میان افسانهها بهسبب جاذبه و کششی که برای کودک دارند اثرهایی اصیل و یگانه با کودکانند که توجه به ویژگیهای آن ها از این دید میتواند در یافتن ماهیت مستقل ادبیاتکودک بسیار سودمند باشد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
هنرمند، مخترع، فیلسوف و هر کسی که با آفرینشگری در ارتباط است معصومیت کودکانه را در خود حفظ کردهاست. اندیشمندانی همچون روسو به همین خاطر عقیده داشته اند که کودک باید دور از جامعه بزرگسال و در طبیعت رشد کند تا بتواند کودکانگی را در خود نگاهدارد اما چنین روشی نیز دور از واقعیت است و این پرسش را در پی دارد که خلاقیت چنین کودکی آیا می تواند پاسخگوی جامعههای امروزی باشد، آیا جز این است که خلاقیت کودک، بدوی است و باید رشد کند؟
خلاقیت کودکانه همچون خلاقیت انسان بدوی است، همچنین معصومیت کودکانه ـ که در برگیرنده آن خلاقیت نیز هست بسیار شکنندهاست و فرابالیدن آن در خلاء امکان پذیر نیست. هر کودکی اگر به خود رها شود_ دور از فرهنگ و جامعه، دور از بایدها و نبایدها، دور از انداموارهای که او را دربرگیرد و در بهترین حالت نیز میل به ایستایی، میل به انسجام در آن قویتر از تمایل به پویایی و واگرایی باشد_ شدن او چگونه امکان پذیر خواهد بود؟ حضور بزرگسال به هر شکل شرط شکفتن کودک است…. لازمهی فرابالیدن معصومیت عبور آن از تجربهاست. اگر معصومیت از تجربه بگذرد و تجربه [در اینجا بزرگسال] آنقدر بازدارنده نباشد که معصومیت را در خود فرو بلعد و یا آن را به ورای هستی پرتاب کند_ آنگاه معصومیتی تازه زاده می شود که سرشارتر، تواناتر و بهخود آمدهتر از پیش، آمادهاست که با تجربهای دیگر_ قدرتمندتر_ درآویزد. درآمیزد و در نهایت_ و باز هم اگر بتواند از آن بگذرد و جذب و یا حذف نگردد_ به معصومیتی باز هم سرشارتر فرابالد ( خسرونژاد، 108:1383 ).
آنچه می تواند کودک را در برابر هجوم قوانین خشک بزرگسالی و چارچوبهای سخت ایمن سازد حفظ انعطافپذیری است و اگر کودک بتواند این توانایی را در خود نگاه دارد، بالیدهتر و پروردهتر از پیش می شود. انعطافپذیری را میتوان بستهنبودن اندیشه در برابر افکار گوناگونی دانست که حتی گاهی با کلیشهها و ساختارهای ذهنی در تضاد هستند.
ذهنهای خشک، متعصب، خوکرده به عادت و تغییرناپذیر نمیتوانند راههای تازه را کشف کنند و پاسخهای مناسب به موقعیت جدید را ارائه کنند و از این رو شکست میخورند و ناکام یا به رکود کشیده میشوند و یا تن به واکنشهای نابهنجار ( همچون پرخاشگری ) میدهند. […] انعطافپذیری توانایی ترک عادتها و اندیشه های ثابت و ناکارآمد و جایگزین کردن آنها با رفتارها و اندیشه های تازهاست ( خسرونژاد، 1390: 16 ).
اما انعطافپذیری ذهن کودک نیز مستلزم رشد شناختی در اندیشهی کودک است، زمانی که کودک نتواند افکار گوناگون را درک کند هرگز نمی تواند ذهن انعطافپذیری داشتهباشد و زمانی او می تواند به این توانایی برسد که اصلیترین ویژگی شناختی ذهن، یعنی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی در او رشد کند. نظریهی بهکارگرفته شده در پژوهش حاضر از این مفهوم گرفته شدهاست. در واقع نظریهی تمرکززدایی به رشد شناختی کودک توجه دارد.
از سوی دیگر نظریهی تمرکززدایی به تبیین ژرفساخت یکی از موفقترین گونههای ادبی برای کودک یعنی افسانهها میپردازد که میراثی بسیارگرانبها و الگویی برای داستاننویسان امروز هستند. بررسی علت موفقیت این اثرها دید تازهای به نویسندگان حوزه ادبیات کودک میدهد و با این دید تازه میتوان شاهد تحولی در اثرهای ادبی کودک بود.
توجه بیشتر به کنشهای ذهنی و ایجاد راههایی برای هرچهبیشتر کردن این کنشها و نیز مشارکتدادن مخاطبهای کودک در متن و ایجاد شکافهایی برای حضور بیشتر آنها با شگرد سپیدنویسی می تواند یکی از این تاثیرها باشد. بهطورکلی توجه به مخاطب و ویژگیهای ذهنی او و آگاهبودن نویسنده به اینکه مخاطب از چه شگردهایی بیشترین لذت را میبرد او را در پدیدآوردن متنی قوی یاری میرساند.
اما پژوهش درمورد تمرکززدایی، نخست، درمورد افسانهها انجام و در آن ژرفساخت افسانههای صبحی واکاوی شدهاست و هدف و روش ادبیاتکودک یا به عبارت بهتر فلسفه ادبیاتکودک با تمرکززدایی نشان دادهشدهاست. اکنون پرسش اینجا است که با وجود پژوهشی درمورد افسانهها چه نیازی به پژوهش مجدد و بررسی دوبارهی افسانهها است؛ پاسخ این است که در این پژوهش افسانه های انجوی بررسی میشوند؛ افسانه های صبحی با افسانههای انجوی تفاوتهای زیادی دارند که همین تفاوتها سبب می شود که نیازمند بررسی آنها در پژوهشی مستقل باشیم. بسیاری از منتقدان به این نکته که کار صبحی شبیه به بازنویسی است توجه داشتهاند، هرچند که صبحی، خود، این شیوه را « یافتن اصل قصه » میداند:
هرچند که انتشارات صبحی بسیار ارزشمند است باز دارای عیب بزرگی است زیرا قابل اعتماد نیست، چه از نظر محتوی موضوعی و چه از لحاظ نکات زبانی. صبحی خود در مقدمۀ خویش میگوید که برمبنای تحریرهایی که در اختیار داشته متن جدیدی نوشتهاست و کوشیده تا صورت محتمل هر قصهای را بازسازی کند. عیوب چنین روشی کاملا آشکار است؛ از یک طرف ساخت زبانی متن و همچنین محتوای آن_ مخصوصا آنچه به امور اخلاقی مربوط می شود_ سخت به طرز تلقی و فکر نویسنده وابسته می شود و این امر متن اصلی را نادرست و مخدوش می کند؛ از جانب دیگر تاثیر روشن متن ادبی مبنای کار به چشم میخورد، به نحوی که متن ارائه شده را مجموعا فقط با احتااط میتوان به عنوان قصهای که به آن اشارهشده تلقی کرد ( مارزلف، 1376: 19).
امیدسالار نیز در مقالهای در شرح روش کار صبحی برای گردآوری افسانهها این چنین میآورد:
روش کار او در رادیو این بود که ابتدا داستانی را نقل میکرد و نتیجۀ اخلاقی آن را بر سبیل نصیحت به کودکان متذکر میشد. سپس از شنوندگان خود میخواست که اگر روایتی از این داستان شنیدهاند برایش بفرستند. صبحی برای داستانهای عامیانه اهمیت ادبی قائل بود و عقیده داشت که از تلفیق چند حکایت می تواند اصل داستان را بازسازی کند. این نظریات صبحی بهروشنی در مقدمهی کتابهایش و نیز در موخرههای کوتاهی که بر بعضی حکایات مندرج در کتابهای خود نوشته هویداست. مثلا در باب اهمیت ادبی حکایات و لزوم بازسازی آن ها مینویسد: « به کمک شما مقداری از افسانه های محلی که پایۀ متین و بینظیری برای زبان و ادبیات فارسیست به دست من رسیده و هر افسانهای را با مراجعه به چند نسخه که هریک از شهری فرستادهشده مرتب کردهام. » گاهی این دستکاریهای متن داستان را تصحیح یا مرتبکردن متن یا پیدا کردن اصل آن مینامد ( امیدسالار، 1372: 119 ).
تعداد صفحه :172
قیمت :14700 تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * serderehi@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
*
[add_to_cart id=148456]