داخلي و جهاني به وجود آمده، در حال حاضر ماده 22 قانون حمايت حقوق مؤلفان … مصوب 81348 ايران، علاوهبر ايراداتي كه دارد، وافي به مقصود نيست. به طور مثال در زمينه حقوق ناشي از برنامههاي كامپيوتري (رايانهاي)، حكمي در اين قانون وجود ندارد؛ گرچه قانوني به منظور حمايت از حقوق پديدآورندگان نرمافزارهاي رايانهاي در سال 13791379 به تصويب رسيده است ولي كافي به نظر نميرسد و چون امثال اينگونه پديدهها از موقعيت خاصي برخوردارند نياز به مقررات كاملتري دارد تا كاملاً چنين آثاري، مورد حمايت قانون قرار گيرند.
در پيشنويس قانون حمايت مالكيت ادبي و هنري، ضوابطي در اين خصوص پيشنهاد گرديد و تغييرات جزئي نيز در زمينه اثر تجسمي و همچنين توضيحاتي در زمينه چگونگي پيدايي آثار و آفرينههاي فكري قابل حمايت و آثار اقتباسي مورد حمايت در اين پيشنويس مشاهده ميگردد. (مواد 3 و 4 پيشنويس). ضمناً سخنرانيها، نطقهاي علمي، خطابهها، موعظهها و ساير آثار شفاهي نيز از نظر حمايت، محل بحث و گفتگو بين حقوقدانان است، كه در پيشنويس مذكور به عنوان اثر قابل حمايت پيشبيني شده است كه شايد بتواند ابهامات و عملي موجود را مرتفع سازد (بند 2 ماده 3 پيشنويس).
13- نام، عنوان و نشانه ويژه معرف اثر.
برابر ماده 1177 قانون حمايت حقوق مؤلفان سال 113483 نام و عنوان و نشانه يا علامت ويژهاي كه معرف اثر يا آفرينه ذهني باشد، مورد حمايت قانون قرار گرفت است و هيچكس نميتواند از نام يا عنوان يك آفرينه فكري يا علامت ويژه آن اثر، براي اثر ديگري از همان نوع يا مشابه و مانند آن به ترتيبي كه الغاء شبهه كند به كار برد. به طور مثال انتشار مجله حقوقي با نام مشابه از دانشگاههاي مختلف به طوري كه الغاء شبهه كند، خلاف قانون است.
14- ترجمه اثر.
با وجود اينكه طبق ماده2244 قانون حمايت حقوق مؤلفان مصوب سال 1348 چاپ وپخش و نشر ترجمه اثر فكري به نام شخص ديگري غير از مترجم ممنوع و در واقع به طور مطلق ترجمه آفرينه ذهني مورد حمايت قرار گرفته است، معذلك براي رفع هرگونه ابهام، ماده يك قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي مصوب 135213 چنين مقرر داشته است: “حق تكثير و تجديد چاپ و بهرهبرداري و نشر و پخش هر ترجمهاي با مترجم يا وارث قانوني اوست. مدت استفاده از اين حقوق كه به وراثت منتقل ميشود، از تاريخ مرگ مترجم سيسال است، حقوق مذكور در اين ماده، قابل انتقال به غير است و انتقالگيرنده از نظر استفاده از اين حقوق، قائممقام انتقال دهنده، براي استفاده از بقيه مدت از اين حق خواهد بود. ذكر نام مترجم در تمام موارد استفاده الزامي است”.
15- آثار اقتباسي و اشتقاقي.
آثار اقتباسي و اشتقاقي چگونه آثاري است؟ در اصطلاح حقوق، تغيير دادن يك آفرينه فكري و تبديل آن به اثري از نوع ديگر، مثل ساختن پيكرهاي با الهام از يك تابلوي نقاشي يا داستان يك كتاب و الهام گرفتن از شعر و مطالب يك كتاب براي كشيدن تابلو نقاشي يا تهيه فيلمنامه از روي نوشته يك نويسنده و امثال آن و همچنين به وجود آوردن آثار تلفيقي يا تركيبي از تركيب چند اثر فكري از قبيل فراهم آوردن مجموعه منتخب و يا گلچين اشعار و گردآوري نثرهايي با سبك و سياق مختلف در يك مجموعه و يا آثار هنري و موسيقي تلفيقي يا تركيبي از تجميع و تركيب چندين اثر و امثال آن را آثار اقتباسي و اشتقاقي ميگويند.
در زمينه حمايت از آثار اقتباسي و اشتقاقي و همچنين حمايت از آثار ناشي از تلخيص و تبديل آثار فكري، حكم صريحي در قوانين فعلي ايران ملاحظه نميگردد ولي با توجه به اطلاق و عموم ماده يك و بند 1122 ماده 22 و بندهاي 55 و 66 و 77 از ماده 55 و ماده 2244 قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، ميتوان استنباط كرد كه همه اين آثار قابل حمايت هستند.
در پيشنويس متن تهيه شده در زمينه مالكيت ادبي و هنري ايران، راجع به حمايت از آثار اقتباسي چنين آمده است:
“ماده 44- آثار اقتباسي.
1)- آثار زير نيز مورد حمايت قرار خواهد گرفت:
الف- ترجمه، اقتباس، تنظيم، تلخيص و هرگونه تغيير شكل يا اصلاح آثار.
ب- مجموعه آثار، مجموعه دادهها و پايگاههاي دادهها، اعم از اينكه به شكلي باشند كه با رايانه قابل خواندن باشند كه با رايانه قابل خواندن باشد يا شكل ديگري داشته باشند، مجموعه آثار فرهنگ عامه، به شرطي كه اينگونه مجموعهها از حيث جمعآوري آنها يا ترتيب محتويات، اصيل و بديع باشند.
2)- حمايت از هريك از آثار مذكور در بند (1) فوق با هرگونه حمايت از آثاري كه از قبل موجود بودهاند يا آثار فرهنگ عامه كه در اينگونه آثار گنجانده شده يا براي توليد آنها به كار رفتهاند، هيچگونه منافاتي نخواهد داشت.”
اگر اين پيشنويس لايحه قانوني، در مجلس مطرح و به تصويب برسد، نواقص و ابهامات قوانين قبلي تا حدودي مرتفع خواهد شد. به طور مثال اقدام به تصحيح كتب و نسخه خطي متعلق به ديگران يا تحشيه و تعليقات و اضافات و الحاقات به كتب، در حال حاضر محل مناقشه و بحث و ترديد است كه آيا اينگونه اقدامات تأليف محسوب ميشود و در مورد حمايت قانونگذار قرار دارد يا خير؟ البته در صورت ارائه و تصويب متن تهيه شده در مرجع قانونگذاري اينگونه شبهات تا حدود زيادي مرتفع خواهد شد. اگر متني كه تهيه شده به مرحله لايحه قانوني برسد، لازم از تشتت و پراكندگي قوانين سابق پرهيز شود. به عنوان نمونه به جاي اينكه آثار مورد حمايت در چند ماده آورده شود، مناسبت
ر است كه همه موارد در يك ماده جمع گردد (ماده 33 و 44 و 55 لايحه بهتر است در همان ماده 3 گنجانده شود).
علاوهبر اين، در تنظيم و تنسيق مواد، الفاظ به نحوي استعمال شود كه در خواننده كمتر ابهام و ترديد ايجاد كند. مثلاً در قسمت اخير شق الف بند يك ماده4 متن تهيه شده روشن نيست جمله “هرگونه تغيير شكل يا اصلاح آثار” آيا ناظر بر آثار خود پديدآورنده است يا منظور اصلاح آثار خود و آثار مؤلفان ديگر است؟
با توجه به اين مطلب، آثار اصلي را ميتوان به سه دسته تقسيم كرد:
1- آثار اصلي قديمي كه به علت قدمت وجود، تحت حمايت قانون قرار ندارند و همچنين آثاري كه با انقضاء مدت قانوني از شمول حمايت قانوني خارج شده و جزء اموال مباح عمومي درآمدهاند؛ نظير ديوان حافظ يا لغتنامه دهخدا و معين، ترجمه اينگونه آثار يا اقتباس از آنها نياز به كسب مجوز از كسي يا مرجعي ندارد.
2- بعضي از مدارك و اسناد رسمي و عمومي نظير مصوبات قوه مقننه يا مجريه و آراء قضايي، خصوصاً آراء وحدت رويه و امثال آنها كه ترجمه و اقتباس از آنها با حذف اسامي طرفين دعوي آراء صادره، مجاز خواهد بود.
3- آثار اصلي مشمول حمايت قانوني كه ترجمه آنها و هرگونه اقتباس از آنها نياز به تحصيل اجازه از پديدآورندگان يا قائممقام آنان دارد ولي نقل از اثر انتشار يافته و استناد به آنها به مقاصد ادبي، علمي، فني و آموزشي و ترتبيتي به صورت انتقاد و تقريظ در حدود متعارف اقتباس محسوب نميشود و مجاز خواهد بود.
در حقوق ايران با وجود قابل استنباط بودن موضوع از مقررات مندرج در بند 5 و 111 ماده55 قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 11348، براي رفع هرگونه ابهام عملي، وجود حكم صريح و قاعدهاي حاكم از لطمه نزدن ترجمه و اقتباس به حقوق اثر اصلي، خالي از فايده نخواهد بود.107
بر اساس ماده يک 1، قانون كپيرايت بريتانيا كه در تاريه 1515 نوامبر 1988 به تصويب و در تاريخ اوت 11989 به اجرا در آمده است، آثار ذيل مورد حمايت قرار گرفته است:
ماده1: كپيرايت و آثار برخوردار از آن: كپيرايت حقي است مالكيتي كه به موجب اين بخش، در آثار زير تبلور مييابد:
الف) آثار ادبي، نمايشنامهاي، موسيقايي يا هنري؛
ب) آثار ضبط شده صوتي، فيلمها، برنامههاي راديويي و تلويزيوني و برنامههاي كابلي؛
ج) آرايش حروف شناختي ويراستهاي منتشر شده.
ب) حقوق مادي زمان حيات مؤلف
برابر ماده3 قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان ايران، مؤلف يا آفريننده اثر ذهني در زمان حيات خود انحصاراً حق اقدام به نشر و پخش و عرضه و اجري آفرينه و حق بهرهبرداري مالي از آن را دارد كه اين اقدام ممكن است مستقيم و بيواسطه و به مباشرت شخص يا اشخاص ديگري صورت گيرد، تا آفرينه فكري به عموم ارائه شود و زمينه دسترسي و اطلاع از مطالب آن، براي همگان فراهم گردد.
1- بهرهبرداري مستقيم
پديدآورنده اثر فكري ميتواند به جاي واگذاري حق نشر، تكثير، عرضه و پخش آن به افراد يا مؤسسه يا سازمان انتشاراتي، شخصاً و به طور مستقيم آفرينه فكري خود را انتشار دهيد و از آن نفع مالي ببرد، زيرا حقوق مادي پديدآورنده اثر، طبق ماده3 ق.ح.ح.م.م.ه به طور انحصاري عبارت از: حق نشر، پخش، عرضه، اجراي اثر، حق بهرهبرداري مادي و حق ترجمه و امثال آن.
2- بهرهبرداري غيرمستقيم
نشر يا تكثير آفرينه فكري حق آفريننده آن است كه ميتواند شخصاً نسبت به تكثير و نشر آن به منظور بهرهبرداري مالي و غيرمالي اقدام كند و يا اينكه حق مزبور را به ديگري انتقال دهد. ماده55 قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان ايران در اين زمينه چنين مقرر داشته است: “پديدآورنده اثرهاي مورد حمايت اين قانون ميتواند استفاده از حقوق مادي خود را در كليه موارد … به غير واگذار كند …”. با اين ترتيب حق مادي مؤلق قابل انتقال به ديگري است كه معمولاً پديدآورنده اثر با ناشري قرارداد ميبندد تا اثر او را چاپ، پخش و عرضه كند و مؤلف غالباً چند درصدي از بهاي فروش كتاب برحسب توافق به عنوان حقالتأليف دريافت ميدارد. مدت حق چاپ و تكثير با موافقت طرفين مشخص ميشود كه ممكن است قراردادي براي يك مدت چاپ با تيراژ يا نسخههاي مشخص و يا براي كليه چاپها بين مؤلف و ناشر به امضاء برسد.
در حال حاضر نحوه تكثير و نشر آفرينههاي فكري با توجه به نوع اثر، متفاوت است. به طور مثال كتب و رسالات ادبي و علمي از طريق چاپ، ضبط روي نوار، نرمافزار كامپيوتري (فلاپي، سيدي و حتي ضبط در سختافزار و غيره) قابل نشر و تكثير است. البته چاپ اثر هنوز موقعيت خاص خود را دارد؛ زيرا نحوه استفاده از آن نياز به ابزار ديگري ندارد و كمتر در معرض خطر نابودي با آفات ديگري است. البته آثار موسيقيايي از طريق ضبط با نوار يا فلاپي، سيدي، ديويدي و نظاير آن تكثير ميگردد و آثار هنري ديگر، از طريق تصويربرداري قابل نشر و تكثير است و ممكن است در آينده وسايل ديگري نيز در اين زمينه به وجود آيد لذا ذكر مصاديق اسباب نشر و تكثير و حصر موارد در قانون، منطقي به نظر نميرسد به همين دليل در قوانين كشورهاي مختلف ذكر مصاديق نشر و تكثير مانند پخش اثر از طريق راديو، تلويزيون، سينما و تئاتر و عكسبرداري، فيلمبرداري، تهيه ميكرو فيلم، چاپ با خط بريل و نظاير آن، جنبه تمثيلي دارد نه حصري.
ج) چگونگي اجراي حقوق مادي
حقوق مادي صاحبان اثر، عبارتند از:
1- حق نشر و تكثير اثر
اصولاً آفرينههاي ذهني براي اطلاع و استفاده عدهاي
يا همه مردم پديد ميآيد و براي نيل به اين هدف، بايد به طريقي تكثير و در اختيار عموم قرار گيرد و در اختيار عموم قرار گيرد ولي در قانون طريقه و روش خاصي براي رسيدن به اين مقصود پيشبيني نگرديده و با كلمات نشر و پخش و عرضه و غيره، حق انتشار اثر فكري را براي پديدآورنده آن شناخته است (ماده 3 قانون حمايت حقوق مؤلفان و ماده 6 لايحه)
تعريف نشر- در لغت نشر به معناي پراكنده كردن ، منتشر كردن نسخههاي كتاب يا رساله، پراكنده كردن خبر، گستردن و پهن كردن جامه و زنده كردن مردگان در روز قيامت، استعمال شده است.108
در اصطلاح حقوق نشر به معناي تكثير و چاپ109 به كار ميرود و در عرف نيز به همين معنا استعمال ميشود. تكثير عبارت است از ارائه مادي اثر فكري به هر وسيله كه امكان ارتباط با مردم را به طريق غيرمستقيم ممكن سازد. البته چاپ اثر يكي از طرق نشر اثر فكري است و از كلمه نشر، معناي چاپ كه مقدمه نشر است بيشتر به ذهن متبادر ميگردد ولي اگر كلمه تكثير110 يا چاپ در قانون به كار ميرفت گوياتر و كاملتر بود كه در متن جديد، از كلمه تكثير